رمان استار
بهترین سایت دانلود رمان ایرانی رایگان
رمان استار

دانلود رمان ویرانگر به قلم سمیرا پروانه با لینک مستقیم

رمان ویرانگر نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون

رمان ویرانگر

قسمتی از داستان رمان ویرانگر :
با ایستادن اتوبوس چشم هایم را باز کردم و از شیشه نگاهی به بیرون انداختم.
در ایستگاه مورد نظرم ایستاده بود.
زنی که کنارم نشسته بود از جا بلند شد و من هم بند کیفم را روی شانه محکم کردم و ایستادم.
به جز من چند نفر دیگه ای هم قصد پیاده شدن کردند دنبال آنها به آرامی حرکت کردم و با تشکر زیر لبی از راننده پیاده شدم.
به محض پا گذاشتن روی آسفالت داغ خیابان پرتو آفتاب چشمانم را نشانه رفت و باعث شد کمی چشمانم را جمع کنم.

دستم را حائل سرم کردم تا کمی جلوی نور را بگیرم و با مرتب کردن چادرم راهم را کج کردم و به سمت خانه به راه افتادم.
از سر خیابان که پیاده میشدم تا خانه راهی نبود و باید این مسیر را پیاده میرفتم.
چند قدمی که رفتم گوشی در دستانم لرزید و آلارم داد.
همانطور که راه میرفتم گوشی را باز کردم و پیامک مامان را خواندم یک لیست خرید برای شام داده بود.

با اینکه کلافه و خسته بودم اما برگشتم و به طرف مخالف راه افتادم.
گوشی را در کیفم انداختم و سرم را بالا گرفتم، اما با دیدن مردی که با چشم های تنگ شده و متعجب با فاصله ی نسبتا زیادی از آن سر پیاده رو نگاهم میکرد پاهایم از حرکت ایستاد و قلبم برای چند لحظه کار اصلی اش که خون رسانی به سایر اعضای بدنم بود را فراموش کرد.
زمان ایستاد فضای خیابان و پیاده رو از عابرین خالی شد و من ماندم و مرد روبرویم.
به چشمانم اعتماد نداشتم یک بار با تردید بازو بسته شان کردم.
اما نه، خودش بود.

از شدت ترسی که به یکباره به جانم افتاد بند دلم پاره شد و خون در رگ هایم یخ بست. اشتباه نمیکردم. خودش بود.
با تمام تلاشی که برای فراموش کردن این آدم کرده بودم باز با تمام جزئیات منفورش در ذهنم حک شده بود.
آنقدری که حتی از این فاصله هم بشناسمش. به خودم نهیب میزدم فرار کن دختر برای چی وایسادی؟
اما پاهایم سرد بود و نای حرکت نداشت و دستانم بی حس کنار بدنم افتاده بود…

  • اشتراک گذاری
خلاصه رمان

اسرا یک دختر مذهبی و دانشجو بود که مثل بقیه ی دختران منتظر شاهزاده ی سوار بر اسب سفید زندگیش بود. او حتی در خیالاتش هم تصور نمی کرد مرد زندگیش همون افسر پلیس مست و عجیبی باشه که به طور اتفاقی تو یک شب تابستونی سر از اتاقش در میاره و بهش تجاوز می کند. بعد اون شب اسرا موند و یک تن دست خورده و روح زخمی که پیشنهاد ازدواج اون مرد رو قبول نمی کرد. اما اینبار بازهم سرنوشت بیکار ننشست. اسرا حافظشو از دست داد و وقتی تو بیمارستان چشم باز کرد مرد جذابی رو کنار خودش دید که خودشو نامزد اسرا معرفی می کرد...

مشخصات رمان
  • نام رمان
    ویرانگر
  • ژانر
    عاشقانه، روانشناسی، اجتماعی
  • نویسنده
    سمیرا پروانه
  • طراح کاور
    رمان استار
  • صفحات
    693
  • حجم
    pdf 1/7mb
  • منبع تایپ
    romanstar.ir
لینک های دانلود
اگر نویسنده این رمان هستید و درخواست حذف آن را از رمان استار دارید
کامنت ها

ورود کاربران

درباره سایت
به سایت رمان استار مرجع اختصاصی دانلود رمان های ایرانی جدید و قدیمی برای همه فارسی زبانان خوش آمدید. شروع فعالیت: آبان ۱۴۰۱، موضوع فعالیت: دانلود رمان ایرانی
دسترسی سریع
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان استار " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.