دانلود رمان هوادار حوا از فاطمه زارعی با لینک مستقیم

دانلود رمان هوادار حوا از فاطمه زارعی با لینک مستقیم

رمان هوادار حوا نسخه pdf و فایل قابل اجرا روی اندروید و آیفون

قسمتی از داستان رمان هوادار حوا :
از سه سال پیش که این خانه ی قدیمی را اجاره و آن را تبدیل به یک کارگاه نقاشی کردم، گندم شاگرد من بود و حالا در مقام ارشد کلاس در کارگاه حضور داشت.
صدای اسپیکر را که روی چهارپایه ی کنار حوض بود،
زیاد کردم. موسیقی با فضا عجین شد و رقص قلم بر روی صفحه ی پیش روی هنرجوها آرام تر شد و شانه های شان به رقص درآمد.
پاچه های شلوارم را بالا دادم، روی سنگ های کنار حوض نشستم و پاهایم را داخل آب فرو بردم.
نگاهم را به پاهایم دوختم، ماهی های قرمز، دورش را گرفته بودند.
نمی دانم از جان پاهای من چه می خواستند که اینطور خیره به آن بودند، شاید رنگ سفید و انگشت های کوتاهم را دوست داشتند.
با صدای گندم حواسم از دنیای ماهی ها پرت شد و نگاهم به سمت چهره ی ظریف و چشم های مشکی رنگش چرخید.
گفت: هنوز نمی خوای نقاشی هایی رو که کشیدی نشونم بدی؟
ابرویی بالا انداختم.

-نه، همه باید فردا ببینن.
-برای فردا استرس داری؟
-معلومه که دارم، فردا برای اولین بار قراره هنرم رو به رخ همه بکشم، البته دیشب که با سپهر حرف زدم یه کم آروم شدم.
چشمکی زد و با صدای نرم و لطیفش کنار گوشم گفت: خوبه که یک نفر که درکت می کنه توی زندگیته.
تماس پاشنه های کفشم با زمین صدای چکش وار و غیر قابل تحملی را ایجاد می کرد.

امروز، روز بزرگی برای من بود و نوع پوششم از همیشه رسمی تر بود. با دیدن مامان و بابا و ارشا که وارد نمایشگاه شدند، لبخند روی لبم پهن تر شد و به سمتشان رفتم. مامان که وجودش مملو از احساسات لطیف زنانه بود با دیدن ازدحام نمایشگاه اشک شوق در چشمان آبی زیبایش حلقه زد و من را در آغوش گرفت.
-عزیزترینم، دختر ناز من!
زمزمه وار کنار گوشش گفتم:
-هر چی دارم، از شما دارم…

برای دانلود رمان هوادار حوا ابتدا باید این رمان را خریداری نمایید.
شما می توانید نسخه اصلی و کامل این رمان را از طریق درگاه بانکی زیر خریداری نمایید.

قیمت ۲۹,۰۰۰ تومان

پس از پرداخت موفق لینک دانلود رمان برای شما فعال و نمایان خواهد شد.
جهت ارتباط با ما کلیک کنید