دانلود رمان زن شرطی از نویسنده نیلوفر قائمی فر
بخشی از داستان رمان زن شرطی :
گیر افتاده بودم بین هزارتا حس. اصلا شبیه معاینه کردن نبود. هرچی پیش می رفت بیشتر می فهمیدم که از قصد به ملی گفته که باید منو معاینه کنه و چک کنه، ملی خر هم که اصلا پرته.
باید دستشو محکم از مچ بگیرم بگم :
-چه غلطی داری می کنی؟
اما …فقط یه لحظه دیگه …لعنت بهت …
ماریا اگر الان متوقفش نکنی دیگه نمیشه... بعد یازده سال زندگی با یه لات عوضی که دنیا رو جلوی چشمام سیاه و تار کرده بود حالا تعرض دکتری که خواهرم ملی (ملیحه) منشیشه طوری منو آچمز کرده که دارم بهش هر اجازه ای رو می دم من دقیقا چه مرگمه؟
هیچ حرفی نمی زد .هیچی نمی گفتم حتی انقدر دندونامو روی لب پایینم فشار داده بودم که هر آن ممکن بود لبم پاره بشه.
صدای جیر جیر تخت حکم اعتراض به گناهی رو داشت که ساعتی بعد خرخره امو می جوئید.
حتی به خودم اجازه نمی دادم نفسم در بیاد، جلوی…
در مورد زنی ست که به خاطر یک انتخاب غلط یازده سال زندگی پر تنشی رو پشت سر میگذارد اما دقیقا موقعه جدایی متوجه میشود باردار است و برای خلاصی از آن زندگی، غیرمجاز جنین را از بین میبرد اما پیش مردی که این زن برای اون یک فرد خاص است. پس از جدایی ماریا، درگیر قتل همسر سابقش میشود و بعد هفت ماه آزاد میشود در حالی که به خاطر یک شرط آزاد شده و اما آن شرط شروع رمان زن شرطی هست...