همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معروف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیبها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آنها میشود. باشروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کمکم احساسی میان این دو نفر شکل میگیرد. احساس و عشقی که میتواند مرهم برای زخمهای کهنهای شود که آنها از گذشته با خود به همراه دارند. در حالی که آنها دوشادوش هم پلههای ترقی را با سرعتی بیش از پیش طی میکنند غافل از این هستند که عشق نوپای خودشان هدف رقیبی قَدَر است که آنها را زیر نظر دارد و بواسطه داشتن نفوذی باورنکردنی از هر چیزی که در کوک و بین معین و حریر میگذرد مطلع است تا در زمان دلخواه زخمکاری خود را بزند. طوفانی عاشقانه در راه است...
درباره دختری به اسم الهام هست که دانشجوی هنره و براش پاپوش درست کردن و اون سرگردی که دستگیرش میکنه شخصی نیست جز پسر همسا یه اش و...
سُها بنابر دلایلی مجبور میشود برخـلاف میلش از عشـقش (هاتـف) دل بریده و با فردی دیـگر ازدواج کند ولی دسـت سرنوشت او را دوبـاره سر راه هاتـف قرار میدهد و اکنون همـسر اوست ولی...
نورا دختری که به عشق تمام دوران زندگیش دیار اعتراف می کند و با علم به مرموز بودن دیار وارد زندگیش می شود. طی مدتی که با دیار زندگی می کند می فهمد که رازی در زندگی دیار هست که از فهمیدنش توسط دیگران واهمه دارد، در کشمکش برای فهمیدن راز دیار می فهمد که باردار است و نمی داند تکلیفش با دیاری که بچه نمی خواهد چیست تا اینکه...
با وجود مخـالفت های زیاد، مادرِ جـیران تصمیم به ازدواج با صاحبکار خود یاشار میگیرد؛ اما درست ده دقیقه بعد از عقد در جشن عروسی اش و درست جلوی چشمان جیران خودکشی میکند! با ورود امیر بهادر پرده از رازهای گذشته برداشته و جیران متوجه میشود که ازدواج مادرش با یاـشار، یک تله بـرای گیر افتادن خـودش است، رازهایـی که به مرور برملا میشود و...