ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج می کنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه، ازش جدا میشه. با نابود شدن زندگی ناز، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه، این دفعه نوبت ناز بود که اومده بود انتقام بگیره و تو این راه از سیاست مدار بزرگی کمک میگیره تا...
ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار می کنه. روزی از روزا، این دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه و غافل از اینکه امیرحافظ به سس خردل حساسیت داره و نمی دونه قراره بخاطر این سس خردل زندگیشون بهم گره بخوره!...